باغ ایرانی | مهرداد ایروانیان

باغ ایرانی شناوربودن ميان معانی ارائه نشانه منظر، ابهام حجم، تمايز، غلبه بر محيط قرار می‌گیرد و به ارائه ساختار كالبد خارجی با مشخصات پوسته برآمده از هم‌رنگی غیرقابل‌تفکیک با تاجی از عناصر خطی ریزبافت، مغاير مثل توده‌ای لرزان، مثل همه استعاره‌هایی كه به سبد نسبت می‌دهند دست ميابد.

تقابل فرم و طبیعت در باغ ایرانی

اصل مغايرت باغ ایرانی، از خط آسمان كالبد خارجی شروع و در زير، جای برپايی 05معنای استقرار، به طرز ساده‌ای در ميان محيط گم می‌شود. به نظر می‌آید كه ميان پيوريسم محيط ناشی از حذف چندرنگی و چندگانگی به لحاظ فرسايش هميشگی همه چيز با بادی كه شن‌ها را بيشتر جابه‌جا می‌کند و چيزی از زمين زائيده می‌شود. مثل رويش گياه كه زمين زير فشار برپایی و اهتزاز آن از ميان می‌شکافد، دیواره‌ای مايل می‌شود كه معنای آن ميان زمين و آسمان در تعليق است. جلد خارجی باغ تنها معنای غير اليت اين نوع معماری است.

تمامی نشانه‌ها اعم از هجوم پر فشار شاخه‌ها چون تاج بر ديوار از نوع طبيعی آن و خالی‌کردن ميان حجم برپاشده چون سير عبور كه به طرز غير عامیانه‌ای مستقيم و غیربومی است. به‌علاوه مركزيت کلاه‌فرنگی كه نوعی دسپوتيزم تک‌ساختاری اليت را نشان می‌دهد همگی برگرفته از مونار كيزم منظره نگاری است. تفوق سبز يا برتری افزون ساختار واقع‌شده ميان بی‌شمار مش فريم، تقابل ميان انبوه مبهم و بنا با راه به‌عنوان جسم یک‌پارچه با قابلیت درک صريح برای قوه ادراک را مطرح می‌سازد.

باغ ایرانی در تقابل با دیگر باغ‌ها

باغ ايرانی برپائی سازمانی فضائی ارگانيک به‌عنوان قالب اصلی و در نهايت پر ساناليزه كردن حجم با كسر بخشی از آن است. این باغ جشنواره برپائی طبيعت نيست با الگوهای بی‌شماری كه نشان از همه نرمی و سفتی پراكنده در گستره زمين يافت می‌شود كانتكسچوال مثل باغ ژاپنی نمی‌تواند باشد و سمبليم تا حد ارائه نشانه‌ها مقياس درهای ریزودرشت، شكلی و رفتاری و عينی، باغ ايرانی يک تقابل است.

برپائی در بی‌پايانی حركت بی‌سرانجام است. مبهم از درون چون پوسته خارجی جنگل است پدیده‌ای كه حضورش فقط از پشت پرده مبهم يک جلد قابل‌درک است. پس به‌این‌ترتیب باغ ايرانی به ارائه مناظر دورگماردن شاخص برای اندازه‌گیری فضا در نمای سطوح نمی‌پردازد. تمركز تا حد نماهای روبرو است و قابليت حركت پيچيده كنكاش و محک گردتاگرد را تنها به دست نشانه‌های متمركز می‌سپارد. مثل اين است كه حجم سبزی دريده شده كه كسی به درون مركز آن نفوذ كند و بداند معنای باغ وايرفريم پشت درب به حيات خود ارائه می‌دهند و معنای حضور را در پشت يک جلد از نوع محيط به دست می‌آورند. در باغ ايرانی تنها ساختار ضد شبکه‌ای حجم سيال در مقياس انسانی است حجم سيال نشان متحرک بودن محيط است؛ اما توسعه حركت آن در حد خطی تا حدودی آرام و به‌هیچ‌وجه تمایلات باروک به لحاظ گستاخی و چند جهتی را در خود ندارد.

آب مثل يک غلتک نرم، سطح سنگينی باغ را به سمتی می‌برد. همه صحنه باغ پارينه دريده‌شده‌ای است كه بازی در آن به نمايش درمی‌آید يا پولک‌های ريز يا هجوم بی‌امان درهرحال همه برپائی‌ها برای فرار از اين قاعده است. باغ باروک سينه آفتاب می‌خوابدو صحنه فرصت به آسمان نمی‌دهد. اصولاً از نقطه‌نظر مَجاز بودن در مكان، باغ ايرانی آسمان ندارد.

انواع باغ

باغ نگارستان (باغ بعثت)

باغ نگارستان چهار نوع فضا دارد. چهار تعریف از پیش فضای باغ‌های ایرانی رسمی (نگارستان)، باغ میوه‌ای (استاندا)، صورت‌های گوناگون فضای شهری (استان) و پارینه باغ بزرگ ایرانی است.

بخش‌های باغ نگارستان

  • نگارستان: تعریف پیش فضای یک باغ رسمی که عناصر رسمی را به درون خود کشیده است.
  • استاندا: باغ ایرانی بومی که تنها خاصیت منظره را ندارد و بعضاً ثمری خوانده می‌شود و با بافت ارگانیک گونه‌ای متفاوت از باغ ایرانی را ارائه می‌دهد.
  • استان: فضای شهری آستانه باغ‌های ایرانی است که اشکال مختلف این نوع فضا را به نمایش می‌گذارد.
  • باغ بزرگ ایرانی: تبلور رؤیای باغ بزرگ ایرانی است که بخشی از آن ظاهر می‌گردد با یادواره کوشک مرکزی آن.

توصیف باغ نگارستان

منظره نگاری محدود، خلاف شکل‌گیری ارگانیک طبیعی فارغ از مفهوم زوال و تبدیل و استحاله، آن‌چنان که طیف وسیع پدیده‌ها و رویدادهای طبیعی می‌بایست برای حضور و تغییر شرایط، دائماً با اقتصاد نوین تعریف گردند، با اهتزاز سرفصل «محدودیت گونه‌ها» به بنیاد الیت وصل می‌گردد. یعنی سازمانی کوچک در مقابل بی‌کران تحولات طبیعی. بدین‌سان باغ ایرانی یا به‌هرحال هر نوع گرایش در منظره نگاری در طول تاریخ که به آرایش فرمال محدودکننده‌ها و ساختارهای غالب مثل ساختمان، مثل راه‌ها، تن درمی‌دهد.

روش الیت منظره را در پیش گرفته است. مثل چهارباغ، باغ باروک یا هر نوع تفوق بر رویش طبیعی و پیش‌دستی دسترسی بر پهنه زنده. اما این موضوع یعنی متمایز‌بودن از محیط، صفتی است که باغ ایرانی می‌خواهد به آن دست پیدا کند. اما در شرایط جغرافیایی خاص به این مهم دست می‌یابد. یعنی محدوده آب و هوائی که به حذف محیط درهم طبیعی مثل جنگل می‌پردازد و شرایط دست‌ساز را هم در طول تاریخ که در کنار خود دارد. این محیط غالباً در بستری آرام و وسیع یا به‌هرحال آراسته از نوع خود می‌نشیند. در طول تاریخ این جای‌گذاری معنای خود را در کثرت موارد از دست داده و در حال حاضر به نظر می‌آید خواستگاه چنین منظره نگاری کمتر احساس می‌شود؛ چراکه معنای محتوای محیط دگرگون گردیده. اما به‌هرحال باغ با دیواره بلند به‌عنوان یک پناهگاه درهرحال می‌تواند در بستر غیر متفاوت شکل گیرد.

به‌هرحال معنای الیت به شاخص‌ترین شکل منظره نگاری محدود بنام باغ ایرانی اطلاق گردیده؛ اما مناظر دست‌ساز غیررسمی یعنی باغ‌های ایرانی که به دلایل به جز صرف منظره نگاری احداث گردیده، بخش اعظمی از محیط مصنوع با عناصر طبیعی را تشکیل می‌دهند. پروژه باغ نگارستان (باغ بعثت) اشاره به دو گونه باغ ایرانی به معنای کلیشه‌ای آن و باغ‌های محصولی و ارگانیک دارد. یعنی دو منظر الیت و عام.

مونارکیزم

به استیلا بر محیط مثل یک کوشک بر یک باغ به طور دائم و تبعات آن یعنی بر مرکز نشستن. تدوین شیوه رسیدن بر مبنای بلاواسطه و خالص مثل یک راه بی چرخش با احترام و به‌تدریج و درهرحال در میانه منظر و افق بودن. این نوع مونارکیزم منظر جایگاه خویش را به‌صورت شیءوارگی در طول دوران حفظ می‌کند و نقطه عطف می‌گردد.

باغ ژاپنی

چه چیز در باغ ژاپنی در نقطه عطف نشسته است. آیا اصولاً در این نوع منظره نگاری نقطه عطفی وجود دارد یا لایه‌هایی از حوادث و احجام و پدیده‌ها تلخیص شده و یا آبسترکت رویدادهای گوناگون را بشارت می‌دهند. یک قطعه‌سنگ یک عاقبت نیست یا یک بوته یا شنزار یا برکه که در مجموع اوج‌هایی هستند که بعد از فرود می‌آیند. این نوع نگرش روش الیگارشی، منظره را به دسته‌های بااهمیت در زمان‌های گوناگون مبدل می‌سازد. در نظام باغ ژاپنی طبقه‌بندی رسمی و غیررسمی همه در قالب شکل‌ها و روابط میان آنهاست.

اَشکالی که نگرش فورمال را در آبسترکت کرده آن می‌یابند و معنای طبقه‌بندی از پیچیده به تلخیص یافته مفهوم پیدا می‌کند. شاید این نقطه مقابل مونارکیزم منظره با اعلام یک مرکزیت اوج است. باغ ایرانی محصولی (غیررسمی) که برای فرود و اوج طراحی نگردیده در ابهام شکل‌گیری خود سرگردانی را ارائه می‌دهد نهایت رشد عناصر تشکیل‌دهنده خود حداقل تهی بین این نوع ساختار به تشکیل میان‌راه‌هایی می‌انجامد که ماحصل فشار هم‌جواری گیاهان است. این نوع باغ یکی از چهارباغ در مجموعه نگارستان می‌شود.

مقیاس

یک کوشک چقدر می‌تواند از یک شهر بزرگ‌تر باشد. کوشک‌ها جدا از منظره برای خود دارای ارزش می‌گردند. دارای رتبه‌بندی در افق، یک به لحاظ کروماتیک و دو، صور ممتد و عصاره شهرها برای واقع‌شدن شهر خیال میان انبوهی از درختان. اما از نظر دیگر بحران همیشگی فرهنگی باغ ایرانی در اذهان و معنای زیبائی و مفهوم اصالت و ناسیونالیسم معماری و باغی که همه می‌خواهند از دوران پارسه تا کوردبا و بوتانیکاهای اروپائی را به آن نسبت دهند و «آن» باشد.

پس مقیاس عظیم‌تر را از شهر و یک قلمرو و یک مکان جغرافیائی را درمی‌نوردد. برای کنارآمدن با رؤیای همیشگی باغ تاریخی ایرانی. در طول زمان و مکان یک بزرگ کوشک در یک بزرگ باغ خیال باید ساخت؛ باغی به بزرگی نامکان و پایه‌های یک کوشک که ابعاد خیال‌انگیز آن را شاهد باشد. رؤیای باغ ایرانی بخشی از چهار قسمت باغ نگارستان می‌شود.

باغ ایرانی و شهر امروزی

باغ نگارستان بر مبنای ساخت معنای طرح باغ‌های ایران و رؤیای باغ ایرانی و حضور فعلی آن در یک شهر و حل مسائل واسطه شده میان موضوعیت امروز و حضور یک باغ است. در واقع مشکل مهم بانیان فرهنگ و فرود این سفینه عتیق بر یک محدوده عملکرد امروزی یعنی میدیوکراسی شهری است. مفهوم سمت‌وسو به‌گونه‌ای بحران اتصال را تعریف می‌نماید. چه پیش‌فضائی برای اتصال این‌گونه فضا با فضای ساخت مصنوع باید باشد؟ آیا می‌توان به طرق گوناگون توجه کرد. طرقی که هر کدام یک شیوه رسیدن را به باغ و یک روش برای اتصال را تعریف می‌کنند. یا کارناوالی از طرق برای تفهیم دوران و شرایط گوناگون. این فرایند شکل‌گیری در مجموعه‌ای به نام استان به پرداخت انواع طرق برای رسیدن به باغ و انتزاع فضای شهری می‌نشینند.

در واقع ارزش‌نهادن به فضائی که در برگیرنده خارجی فیزیک باغ به معنای سلسله‌مراتب و….

حجم سبز

روایت باغ ایرانی برای سبز ماندن مبتنی بر ایده متقارن در مقیاس بزرگ است، هر چند که جهان به شیوه‌های گوناگون می‌تواند راه‌حل تقارن را در مقیاس‌های منهای نانو تا بعلاوه همه ماده سیاه و آغشتگی به آن را بکار گیرد. در تمام وجوه تکثیر از قدرت برابری هم‌شکل‌ها بهره می‌گیرد و تنها لحظات کوتاه  شکست تقارن بین ماده و ضد ماده برای چیره‌شدن ماده بر ضد آن و در نتیجه به‌وجودآمدن جهان جایی که تقارن سی پی که در انفجار بزرگ شکسته شده و بر اساس آن بار و زوجیت ماده و ضد ماده جابه‌جا می‌شود. در غیر این صورت تقارن در مقیاس انسانی برعکس پیچیدگی آن در جهان در حال تحول ابتدائی به نظر می‌آید؛ چرا که در جهان متحول تقارن در مرحله پیچیده‌تر شدن و محلی انجام می‌گردد و دائماً به سمت تکثیر می‌رود.

این تفاوت اساس تقارن در جهان ارگانیک و غیرارگانیک است. تقارن راه‌حل ماده برای مبارزه علیه جاذبه می‌شود. راه‌حل آسان اطمینان‌بخشی به فوکال سیستم چشم و تثبیت تصویر برای مغز. نفوذ به مرحله بعد از شرایط طبیعی و آگاهی به جهان میکرو و آگاهی از پیچیدگی ارگانیک زمین‌شناسی ابتدائی را به مراحل دیگر می‌کشاند.

باد از میان احجام سبز می‌گذرد به‌سختی سروهای ایستاده را تکان می‌دهد. مثل‌اینکه باد بر یک تصویر ثابت و دائم برای این حصار سبز اطراف راه رسیدن به کوشک در نظر گرفته شده است. بادها تقارن شکل را درهم می‌ریزند میان درختان سست‌تر توسعه شکلی و همه‌جانبه صورت می‌گیرد. در لحظاتی همه چیز تبدیل شود بسان مقیاس زنده میکرو، همه چیز در حرکت است. اما پشت دیواره سروها یا کاج‌ها که تاجی معمولاً از آنها باقی است توده رها‌شده درختانی است که بی‌اثر می‌مانند. باغ ایرانی پشت ردیف سروهای خرند اصلی به فراموشی سپرده می‌شود؛ چراکه موضوع درگیرشدن با منظره تنها از خرند اصلی اتفاق می‌افتد.

احجام سبز در باغ بعثت یادواره اهدائی به منظره نگاری باغ ایرانی است که پشت پرده درختان راه اصلی معماری سبز را فراموش می‌کند. این یادواره‌ها از درختان برگ‌ریز که به‌صورت متحدالشکل می‌توانند به تعریف از یک حجم بزرگ بنشینند و در تمام فصول دارای پیکره قابل‌توجه خود باشند.

باغ ایرانی

سخن پایانی

این مقاله در شماره ۳۵ فصلنامه معماری و ساختمان منتشر شده است. نویسنده آن، مهرداد ایروانیان در این مقاله تلاش کرده تا با نگاهی تحلیلی به باغ ایرانی، زمینه‌ای برای تأمل و گفت‌وگو فراهم آورد. امیدواریم که این مطلب گامی در جهت ارتقای فهم و تعامل در حوزه معماری باشد.

 

نویسنده: مهرداد ایروانیان
منتشر‌شده در شماره 35 فصلنامه معماری و ساختمان

بناهای خاکی معاصر، ساختمان‌های طبیعی

نویسنده این مقاله سومیتا سینها، معمار و مدرس طراحی محیطی است و در این رشته فعالیت می‌کند. وی جایزه سال ۱۹۸۷ یونسکو را برای طرح‌های خود در زمینه معماری و بناهای خاکی دریافت کرده است. سینها در هند، فرانسه و انگلستان زندگی کرده و کار می‌کنند. وی همچنین در سراسر جهان در کنفرانس‌ها، مقالات و انتشارات بسیاری شرکت و همکاری کرده است.

خاک یکی از باصرفه‌ترین مواد ساختمانی موجود در جهان است. تقریباً ۳۳٪ از جمعیت جهان (اغلب در کشورهای درحال‌توسعه) در خانه‌های گلی زندگی می‌کنند. محدودیت‌های فیزیکی مواد ساختمانی، اقلیم منطقه و محیط و فرهنگ در تمایز سنت‌های بومی معماری نقش تعیین‌کننده‌ای دارند. باتوجه‌به این امر، خاک به‌عنوان ماده ساختمانی در سنت‌های ملل مختلف به سه روش عمده استفاده می‌شود.

سه روش اصلی استفاده از خاک در معماری

اولین مورد استفاده از آن در تهیه مصالح ساختمانی مثل آجر و بلوک‌های سیمانی است که بیشتر در آنجلیای غربی انگلستان به چشم می‌خورد. روش دوم شامل پاشیدن خاک به داخل قالب و به هم فشردن آن است تا به دیوارهایی یکپارچه و قوی تبدیل شود. عملیات پرس در مراحل مختلف معروف به lift اجرا می‌شود.

روش سوم استفاده از خاک در ترکیب با مواد دیگری مثل ترکه‌های چوبی و اندودهای متفاوت است. مشکلات اصلی سازه‌های خاکی، چگونگی حفاظت آن‌ها در برابر نفوذ آب، دوام و بقای آن و همچنین قوانین سخت آیین‌نامه‌های ساختمانی‌ای هستند که خواستار کنترل کیفیت در ساخت، تولید و نیز در کارایی می‌باشد.

نظر به این که در ساختمان‌های خاکی با روش اجرای سنتی امکان ایجاد گشودگی‌های بزرگ و دیوارهای مستقیم و بلند وجود ندارد و باتوجه‌به این‎ که امروزه پلان آزاد و ساختمان‌های مرتفع مورد توجه همگان قرار دارند، خاک و گل کاربرد خود را در پروژه‌های معماری معاصر از دست داده‌اند.

معماری خاکی با روش اجرای سنتی دارای لبه‌های نرم و دیوارهای ضخیم است و در تقابل با گرایش‌های معماری معاصر قرار می‌گیرد که به دنبال فضای بیشتر و تودهی کمتری هستند.

چرا از خاک استفاده کنیم

خاک را تجمع ذرات ریز غیر‌چسبنده یا با چسبندگی کم تعریف کرده‌اند که اغلب با ماهیت‌ها، ضخامت‌ها و سختی‌های متفاوتی بر روی بسترهای سنگی نسبتاً بکر پیدا می‌شوند.

بخش فوقانی خاک که غالباً به‌عنوان خاک‌های سطحی (روخاک) شناخته می‌شوند، برای رشد و نمو گیاهان بستر مناسبی است و معمولاً ضخامت آن بیشتر از ۵۰cm  نیست.

موادی که در سطح زیرین آن قرار دارد، خاکی است که بستر مناسبی برای ساخت‌وساز فراهم می‌کند. خاکی که از عملیات ساختمانی به‌دست‌آمده و می‌تواند در حین اجرای پروژه برای تهیه ملات و یا کارهایی ازاین‌قبیل استفاده شود. این خاک به صرفه‌جویی در هزینه‌های حمل‌و‌نقل، کارگر و عملیات مشابهی منجر می‌شود که سهم عمده‌ای در انرژی‌های نهان دارند. به‌علاوه خاک خام محیط‌زیست را آلوده نمی‌کند و نیاز به مقادیر زیاد انرژی برای تولید ندارد؛ همچنین نیازی به شرایط خاص برای نگهداری پس‌از اجرا نیست. نظر به این که خاک یک ماده غیرسمی است، مصالح مطمئن و سالمی برای استفاده در ساختمان است. خاک پس‌از تخریب بنا بدون ایجاد مشکلات زیست‌محیطی به طبیعت باز می‌گردد و جذب زمین می‌شود.

از‌آن‌گذشته چینه‌های گلی (دیوارهای گلی) عایق‌های خوبی هستند که باعث کاهش نیاز به سیستم‌های سرمایش و گرمایش در داخل ساختمان می‌گردند.

چینه‌های با ضخامت ۶۰۰mm همچنین ظرفیت حرارتی بالاتری نسبت به دیوارهای آجری با ضخامت مشابه دارند. در نهایت چون خاک قرن‌ها به‌عنوان یک ماده ساختمانی در سراسر جهان استفاده شده است، می‌تواند فرهنگ فراگیری را عرضه کند که قابلیت آزمایش و توسعه دارد.

تاریخچه استفاده از خاک در معماری و بناهای خاکی

در سال ۱۹۸۶، با تشخیص و آشنایی با خواص منحصر‌به‌فرد این ماده و تمایل به بهره‌برداری از سنت پیشین در ساخت‌وساز خاکی، وزارت مسکن فرانسه از معمارانی چون جوردا و پرودین برای طراحی خط‌مشی تازه‌ای دعوت به عمل آورد که تکنیک‌ها و سبک‌های معماری مدرن و خاکی را تلفیق کرده و آن‌ها را به یک واحد منسجم تبدیل می‌کنند.

یکی از نتایج این کار مجموعه مسکونی واقع در ایزابل دی ابو در نزدیکی لیون است که به عنوان نمادی از هم‌زیستی هوش و خلاقیت معمارانه همراه با احترام به سنت است. در چشم‌انداز وسیع این پیشرفت، بناهای مستحکم با خاک کوبیده، دیوارهای خاکی با قاب‌های چوبی، معماری آجری و خاکی و برج‌های ۵ طبقه خاکی با قاطعیت در محیط ایستاده‌اند.

فرانسه همچنین از معمارانی که تمایل به انجام پروژه‌هایی با استفاده از این مواد دارند را حمایت می‌کند. به‌عنوان نمونه می‌توان مرکز تحقیقاتی مستقلی به نام کراتر، مدرسه معماری در گرنوبل که واحدهای درسی آن مرتبط با ساخت‌وساز خاکی است، و محیط‌های عملی معماری بی‌شمار دیگری، مثل مركز خاک که مهارت‌ها و تجارب گران‌بهایی را با گونه‌های متفاوتی از تکنیک‌های موجود ارائه می‌کند را مثال زد.

کشورهای دیگر در اروپا مثل آلمان، دانمارک و فنلاند نیز نمونه‌هایی از معماری خاکی معاصر دارند. گرایش تازه‌ای در این رشته در سراسر جهان به وجود آمده و تحقیقات جدیدی در این باره انجام شده است.

انواع ساخت و سازه‌های خاکی معاصر

برای اطمینان از مطلوبیت و هماهنگی با نیازهای سازه‌ای مدرن، روش‌ها و تکنیک‌های متفاوتی به کار رفته‌اند تا این ماده را هم در برابر آب و صدمات ناشی از آن مقاوم کند و هم آن را پایدارتر سازد. برای مثال خاک معمولاً پیش‌از استفاده در ساختمان‌سازی برای تعیین ترکیبات آن، مخصوصاً برای تعیین میزان رس و آب موجود در آن و موادی که تعیین‌کننده میزان مقاومت کلی و نهایی خاک هستند، تحت شرایط آزمایشگاهی مورد آزمایش قرار می‌گیرد. در صورت نیاز عوامل تقویت‌کننده به نام تثبیت‌کننده‌ها، به طور نمونه آهک، پوزولان‌ها و قیر با سیمان به آن‌ها اضافه می‌شود.

روش‌های متعارف ساخت‌وساز بناهای خاکی

استفاده از بلوک

در این نوع ساخت‌و‌ساز، خاک با ابزار مکانیکی به‌صورت بلوک یا آجر درمی‌آید. سپس به روش بنایی چیده می‌شود. ملاتی که در آن استفاده شده از گل و آهک یا ترکیبی از این دو با سیمان است. مقاومت موردنیاز ملات به نوع بلوک بستگی دارد. اشکال اصلی این روش، کندی آن و قیمت زیاد خرید یا اجاره تجهیزات لازم کارگاه است.

تک‌سنگی (یک‌پارچه)

در این روش خاک را بین قالب‌های عمودی همانند بتن می‌ریزند. سپس به طور مکانیکی متراکم و به هم فشرده می‌شود. اگر چه این نوع ساخت‌و‌ساز خیلی سریع است و با ابزار بسیار ساده انجام می‌شود، اما روشی است که پس از اتمام کار نمی‌توان هیچ‌گونه تغییر یا اصلاحی در آن انجام داد. در هر دو روش خاک متراکم‌شده و بلوک‌ها، نیاز به ترکیب مشابهی از خاک هست که شامل رس، گل و سنگ‌دانه با نسبت‌های متفاوت است.

ثانوی

در روش ثانوی، خاک به‌عنوان ماده‌ای در ترکیب با مواد دیگر مانند چوب (الوار)، آجر و حتی بتن به کار می‌رود. خاک‌هایی که در دو روش پیشین قابل‌استفاده نیستند، برای مثال آن‌هایی که ماسه و رس زیاد در ترکیبشان وجود دارد، در این روش می‌توانند مورداستفاده قرار گیرند.

معماران بناهای خاکی معاصر

اگرچه به‌نوعی با معماری بومی کشورهای درحال‌توسعه آمیخته است، ولی معماران مدرنی همچون جورداو پرودین، مایکرینولد، نادر خلیلی، رابرت وينت و گلن مركات نیز این ماده را به‌عنوان مناسب‌ترین ماده ساختمانی پذیرفته‌اند و آن را در پروژه‌های معاصر خود به کار می‌برند. درواقع آن‌ها به این ماده معنای دیگری داده‌اند. جالب‌توجه است که در آمریکای شمالی و استرالیا نیز خاک به‌عنوان یک ماده صنعتی برای ساختمان‌سازی استفاده می‌شود.

معماری و بناهای خاکی خاکی یا آجرهای نپخته به‌وسیله اسپانیایی‌ها به جنوب ایالات غربی آمریکا وارد شد. این حس زیبایی‌شناختی آن‌قدر متداول شده است که حتی شرکت‌های مشابهی که با تکنیک‌های صحیح معماری و طراحی بناهای خاکی آشنایی ندارند نیز سعی می‌کنند که یک خانه معمولی بتنی را طوری بسازند که شبیه یک معماری خاکی به نظر برسد. در این میان تعدادی از معماران وظیفه زنده نگه‌داشتن معماری خاکی سنتی را به عهده دارند. آن‌ها در حال حاضر مشغول ساخت چند پروژه آزمایشی هستند.

مایک رینولدز

مایک رینولدز که در نزدیکی شهر تائوس در ایالت نیومکزیکو روی پروژه‌ای با عنوان سفینه‌های خاکی کار می‌کند. در این پروژه از لاستیک‌های دست‌دوم و مواد زاید و پسماندهای اندودشده با خاک استفاده شده است. زیبایی حاصل از این پروژه مورد تحسین معماران ارگانیکی مانند بروس گاف است. در این پروژه آب مصرفی بازیافت می‌شود و برق را از صفحات فتر ولترنیک تأمین می‌کنند؛ بنابراین این بناها به لحاظ تأمین انرژی خودکفا هستند.

کسانی که تمایل به زندگی در این خانه‌ها دارند، در دوره‌های آموزشی رینولدز شرکت کرده و پس از مدتی قادر به طراحی و اجرای بناهای خاکی مشابه هستند. این خانه‌ها می‌توانند واقعاً با هزینه کم و ارزان ساخته شوند، اما افراد مشهوری مثل دنیس ویور حدود ۱ / ۱۰۰ دلار برای دکوراسیون و تزیین هر مترمربع آن خرج کرده‌اند. کمی دورتر در کالیفرنیا، نادر خلیلی، یک معمار ایرانی‌الاصل، معماری سرامیکی کشورش را به این ایالت زلزله‌خیز منتقل کرده است.

او گنبدهایی از خاک می‌سازد و بعد آن‌ها را می‌برد، به‌طوری‌که اجزای آن‌ها مانند سرامیک با یکدیگر ترکیب می‌شوند. این ساختمان‌ها ضد زلزله هستند و دولت از آن‌ها برای پناهگاه‌ها استفاده می‌کند. حتی NASA در‌حال اجرای پروژه‌هایی است که بتواند این تکنیک را در کره ماه اجرا کند. آن‌ها قصد دارند گنبدهایی از جنس خاک ماه بسازند و این سازه را با انرژی خورشیدی گداخته کنند. نتیجه کار یک راه‌حل مقرون‌به‌صرفه و ابتکاری برای سایتی است که مواد ساختمانی را نمی‌توان به آنجا منتقل کرد.

رابرت وینت

رابرت وینت، یک معمار ساکن در آریزونا راه‌حل سنتی‌تری را تنظیم و فرموله کرده که در آن از ملات‌های آهکی استفاده می‌شود. او این مهارت و هنر را از معماران آمریکایی و مکزیکی قدیم آموخته است. وینت برای این سبک جدید بومی و هنری جزئیاتی دقیق در نظر گرفته است. او خانه‌ها و کلیساهایی را برای مردم بومی آمریکا ساخته است. همچنین او خانه‌های بسیاری برای افراد مشهوری همچون لیندا روند استات طراحی کرده است.

پیتر مالد

از طرفی معماران استرالیایی بر روی ساختمان‌هایی با خاک کوبیده کار می‌کنند. پیتر مالد، معماری است که پروژه تئاتر کروی در لندن را طراحی کرده است و با یک شرکت واقع در ملبورن به نام رامیک کار می‌کند. آن‌ها در همه جای استرالیا و با وسعت زیادی ساخت‌و‌ساز می‌کنند و در این ساخت‌و‌سازها از مواد و ترکیبات گوناگون خاک و آهک در قالب‌بندی‌های کنده‌کاری‌شده استفاده می‌کنند.

گلن مركات

گلن مركات طرح‌های جدیدی را ارائه داده که در آن‌ها از دیوارهایی با خاک کوبیده استفاده می‌کند. بر‌خلاف بریتانیا، استرالیا و آمریکا قوانین و دستورالعمل‌هایی برای بناهای خاکی دارند. در انگلیس، مدرسه معماری پلای موث و مؤسسه ساختمان‌های خاکی دوون، شروع به برگزاری دوره‌ها و کنفرانس‌های بین‌المللی کرده‌اند که هدف آن‌ها زنده‌کردن سنت و ایجاد علاقه در ساخت‌و‌سازهای جدید بر‌مبنای سنت استفاده از خاک است.

سخن پایانی

بیشتر معماری و بناهای خاکی معاصر را طراحانی اجرا می‌کنند که تکنیک‌های مربوطه را از کشورهای زادگاه خویش وارد کرده‌اند یا پس از احساس نیاز در منطقه دیگری بدعت گذاشته‌اند. برای دستیابی به یک سبک معماری معاصر فراگیر که از این ماده سنتی استفاده می‌کند نیاز به اطلاع‌رسانی و دانش و تجربه بیشتری وجود دارد. مهم‌تر از همه این است که این ماده به عنوان یک ماده قدیمی به شمار نیاید.

منتشرشده در شماره 8 فصلنامه معماری و ساختمان
نویسنده: سومیتا سینها
مترجم: هانیه مروارید فروش