بوم گرایی- فرهنگ و اجتماع
شناسایی شاخص های فرهنگی تاثیر گذار در شهر و معماری، ویژگی های جمعیتی جزیره کیش
دکتر سعید پورعلی
معماری و مظاهر کالبدی شهری تبلور معانی، مفاهیم و مضامینی هستند که همگی این مفاهیم و مضامین خواستگاه فرهنگی دارند. به عبارت دیگر این مظاهر، همگی کمیتی هستند که روایتگر کیفیتی محسوب می شوند که فرهنگ نامیده می شود. لذا می توان ادعا کرد معماری قبل از اینکه از نظر فنی و هنری مهم باشد از نظر فرهنگی اهمیت دارد، فضای معماری بر اساس مفاهیم فرهنگی در طی زمان تکامل می یابد و در مکان متجلی می شود، تغییر و دگرش معماری بعنوان آبژه (object تابعی از تحولات در آگاهی، معرفت، اندیشه روان، ذهن، ادراک و به عبارت فراگیرتر؛ سایژه = (subject) سوژه به شمار می رود. تغییرات در معماری در طول زمان، به دنبال تغییر روایت ها و ابر روایت ها، و گفتمان های اجتماعات انسانی پدیدار می شوند. معماری به عنوان یک موضوع از زندگی بشر منعکس کننده فرهنگ در هر جامعه ای است که با ویژگی های ساختاری تاریخی، سیاسی، اقتصادی و جمعیتی و سبک زندگی ارتباط نزدیکی دارد. مردم در هر زمان و هر مکانی سعی می کنند با استفاده از مصنوعات، سازه ها و بناها، هنجارهای خود را روایت کرده و ارزش های خود را در ساخت معماری حفظ کنند. تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی در جوامع بیشترین تأثیر را در معماری دارد. معماری در هر جایی مبل کاملی از فرهنگی اجتماعات بشری است. فرهنگ هر جامعه هویت جامعه و معماری آن را تعریف میکند
در دهه ۱۹۹۰ میلادی که دوران مشاركته فرهنگ در معماری و ساخت فضاهای کالبدی شهری است، فرهنگ از مهجوریت ناشی از رواج مدرنیته خارج می شود و با طرح ماشیمی مانند «صنعت فرهنگ»، «صنایع خلاق» و« | فرهنگ انبوده در قالب همگرایی اقتصاد و فرهنگی رواج می باید و گفتمان دیار آفرینی فرهنگ سیاه مطرح می شود، به این معنی که فرهنگ نه به عنوان یک ساحت از عرصه های متعدد موجود، بلکه به عنوان جزئی از راهبرد توسعه قلمداد می شود تا رونق اقتصادی در کنار سر زندگی اجتماعی و حفظ کیفیت محیط زیست تحقق یابد نه بدون این دو جزه اخير، دیدگاه یکپارچه نگر با آفرینی فرهنگ سینه فرهنگ را تسهیل گر و نیروی محرکه معماری می داند. این دیدگاه به تفرج، تجارت، تقاضاها و خواسته های مردم بصورت یکجا پاسخ می دهد نقش فرهنگ در معماری هیج هنری به اندازه معماری با زندگی انسانها پیوند ندارد. فرهنگ از عوامل موثر بر معماری است و حتی بیشتر از اقلیم بر معماری اثر دارد به گونه ای که معماری، سنجه فرهنگ یک جامعه محسوب می شود. هر بنابی تبلور یک اندیشه و ادراک و ذهنیت محسوب می شود. فرهنگ در شکل گیری نوع معماری برخی بناها کمتر اثر دارد و هر چقدر بنا البنی، عمومی و فرهنگی تر باشد معماری آن بیشتر از فرهنگ متالو است، هر جامعه ای با هر ایدئولوژی ای، و هر حاکمیتی، دارای آرمانها و اهداف خاص خود است و وظیفه فرهنگ بازتاب این آرمانها در قالب معماری و سایر تجليات عادی فرهنگی است، هانس هولان می گوید: « معماری نظم معنوی است که در ساختمان ها تجسم یافته است. به عنوان مثال نصب سکو در طرفین ورودی (هشتی) خانه ها نمایانگر روح احترام به مهمان در بین ایرانیان است تا مهمان در فاصله ای که صاحب خانه درب را باز می کنند بر سکو بنشیند و ایستاده منتظر تصاند. این نمونه ای است از تأثیر فرهنگ بر معماری جزیره کیش بیش از سایر نقاط کشور ساحت ظهور هویت های رنگارنگ است و لذا معماری کیش هم از این آشوب هویشی متاثر است و لذا می توان ادعا کرد که شاهد انتزاع معماری کیش از بدیهی ترین سنت های معماری هستیم که به طور کلاسیک در معماری مناطق گرمسیری و ساحلی دیده می شوند. این هویت های غیر همگن موجب گ ت معماری مدرن کیش نسبت به سنت و تجارب معماری بومیانه کیش شده است. گسیختگی و تشتت هویتی و فرهنگی در کش، خود را به صورت انفجار شکلی نشان داده است و معماری مرکوری که مناسب ترین سبک معماری در مناطقی مانند کیش است اکنون اگر نگوییم غایب است اما بسیار نمود حداقلی دارد که عمدتا مربوط به گذشته است. گسترش معماری غیر همساز با اقلیم در کیش، از سبک کرانه ای و هویت معماری جزیره کیش فاصله گرفته است و جنبش معماری شکل گرفته در کیش در دهه ی ۱۳۴۰ ش ادامه نیافت. بی تردید می توان ارتباط بین فرهنگ ایرانی، خط میخی و ترکیب آن با فرهنگ اسلامی و شرایط اقلیمی را در این معماری دید. این معماری بر اساس خطوط تند و تیز هندسی قائم، عمودی و افقی و پایه های مستطیل، مثلث و مربع، نشانگر ترکیبی از علم و تکنیک بود و تمام حجم ها کاملا ایرانی بود و با استفاده از بتن آرمه ساخته می شده و در هیچ جای دنیا نظیر ندارد، می توان گفت این نوع معماری نقش مهمی در انعکاس فرهنگ و هنر ایرانی داشت و نسخه ایرانی شده جنبش جهانی ساختار گرای «مینیمالیسم» محسوب می شود. برخی بناهای قبل از انقلاب از حوضخانه های یزد و کرمان الهام گرفته بود. این شیوه معماری انعطاف پذیر، انطباق پذیر و زیبا و به دلیل داشتن الگوی مشخص، قابل گسترش و تکامل در طول زمان است که با ویژگی های خاص فرمی، توجه به ملاحظات اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی متناسب با زمان، شکل دهنده معماری پیش از انقلاب در جزیره کیش می باشد امروزه تبعیت معماری از سلیقه کارفرما موجب تکثر و تشتت هویت معماری در کیش و دوری آن از هویت یگانه | سابق شده است. بنای یک معماری زمانی دارای اعتبار است که دارای پشتوانه اطلاعات و تحقیقات گسترده در خصوص نوع کاربری باشد، در ایران به طور اعم و جزیره کیش به طور خاص، مع الاسف یک گسست و انکسار در سبک معماری رخ داده است که ریشه در تغییر بنیان های اندیشه ای و تحولات سریع اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و جزیره کیش در عصر جهانی شدن دارد. بهرحال جوامع محلی نمی توانند در جهان جهانی شده، جدا زندگی کنند. سرعت این تحولات، تمرکز اجتماعی لازم برای حفظ پیوستگی و انتقال تجارب معماری را بر هم زده است. به عبارت دیگر، نوعی گسستگی و گم گشتگی فرهنگی در معماری رخ داده است به گونه ای که معماری امروز کیش هیچ نقطه اتکاء رو شنی ندارد. بنابراین آنچه چهره و لحن معماری معاصر ایران را دستخوش «ناهماهنگی» و « سرگردانی کردهه بروز بحران های اجتماعی و فرهنگی است که بنا به قول همایون کاتوزیان از ایران یک «جامعه کوتاه مدت» ساخته است. در جزیره کیش نیز این تحولات سریع موجب ظهور یک جامعه ی موزائیکی شده است که زنجیره ای از گسست های فرهنگی و اجتماعی و به تبع آن بروز ناپیوستگی هویتی در معماری رخ داده است. کیش برای تحقق برندینگ گردشگری خود، نیازمند رهیافت معماری فرهنگی گرا و توسعه ای و برقراری توازن و تطابق بوم شناختی در عرصه معماری است و باید با یک دید تکوینی، به کالبد دیروز به عنوان یک هنر معماری پیشرفته احترام بگذارد. کیش نیازمند ایجاد زیربنای کاملا اقتصادی و پربازده، همراه با نفوق روبنای اجتماعی و فرهنگی و طراحی یک معماری شهری بومی و کرانه ای است که با شرایط اقلیمی، جمعیتی، توریستی و بازرگانی خلیج فارس انطباق داشته باشد. آنچه کیش لازم دارد بازگشت از رویکرد سمبل سازی، و احیای معماری یگانه و معناگرا و مرتبط با بارزه های خاص کیش است: بازگشت از معماری ای که بجای توسعه مستقیم اقتصادی؛ حیات، بالندگی، پویایی روانی، و سرزندگی را منعکس کند. امروزه، توسعه اقتصادی مستلزم باز آفرینی فرهنگی است. اشاعه این آگاهی لازم است که ساخت برج های اداری و مجتمع های تجاری به تنهایی برای ایجاد سرزندگی در محیط شهری ناکارآمد است. رشد جمعیت از متغیرهای اثرگذار بر تغیرات سبک معماری است. در جزیره کیش افزایش جمعیت های غیر بومی و چند فرهنگی شدن بافت جمعیت، معماری کلاسیک کیش را از هویت خود دور کرد و مانند بسیاری دیگر از مناطق جغرافیایی شهری، معماری حال حاضر کیش نیز تحت تأثیر مهاجر پذیری گسترده و نسبتأ سیال شده است که بیش از پیش معماری کیش را غیر خطی و بدون الگو و مدل ساخته است، مقتضيات اقتصادی معماری در جزیره کیش در حال حاضر، به وضوح با مقتضيات اجتماعی و جامعه شناختی ساکنین جزیره کیش مبایت دارد. و لذا اصلاح راهبرد ها در این خصوص ضرورت و اولویت دارد.
منابع ..
معرفی شیوه معماری معاصر کیش در دوره پهلوی، ابوالفضل جعفربور
۲، بررسی و تحلیل عناصر فرهنگی موثر در معماری قدیم شهر های حاشیه خلیج فارس، علیرضا آزادی، رویا کیانی
۳، بررسی اثرگذاری فرهنگ بر بر پیکره معماری ایران در دوره معاصر، حسین میرزایی و کیوان لولوبی
۴، تأثیر تاکید بر فرهنگ ہوم گرایی در مکان های توریستی – گردشگری، پروانه هوشمندی، مجیر جلیلیان
5.The Role of Culture in Promoting Architectural Identity Sheida Ettehad Amir Reza Karimi Azeri2, Ghazaleh Kari,
6.Effective Factors in Shaping the Identity of Architecture Zohreh Torabi and Sara Brahman.