امسال نیز دبیرخانه دهمین جایزه معماری داخلی ایران به رسم هر سال، ضمن دعوت از داوران و متخصصین معمار و معمار داخلی و طبق اصول و موازین مربوط به معیارهای داوری، کار خود را با موفقیت انجام داده و قضاوت بر روی پروژه های رسیده توسط داوران دردوگروه پروژه های بازسازی و مرمت و معماری ـ معماری داخلی پروژه های اجراشده در دو زیر گروه عمومی و مسکونی(درهرگروه)جمعًابه تعداد 131 در جلسه داوری در روز دهم مهر ماه سال جاری انجام شده و در ادامه آن برندگان و تقدیرشدگان جایزه طی مراسم باشکوه در تاریخ سیزدهم مهرماه سال جاری در کتابخانه ملی ایران معرفی گردیدند و جوایز ایشان اهداء شد. درک، توجه و تأمل داوران در بررسی پروژه های رسیده بسیار قابل توجه و با دقت تمام انجام شد. بحث های ایشان در جلسه داوری به حدی قابل آموزنده بود که با طرح سوالاتی از طرف دبیرخانه جایزه، از ایشان درخواست نمودیم پاسخگو بوده تا به عنوان مقاله اصلی در این شماره اختصاصی مربوط به دهمین جایزه معماری داخلی ایران منتشر گردید. متن درخواست از طرف برگزار کننده و ارائه سوالات به شرح زیر است که در ادامه پاسخ داوران محترم نیز انتشار داده شده است. خانم مهندس پانته آ اسلامی ، آقایان مهندس داراب دیبا، کوروش رفیعی، آرش نصیری و سامان سیار داوران محترم دهمین جایزه معماری داخلی ایران
با سلام و احترام، بدینوسیله از حضور شایسته شما همکاران حرفه ای در جلسه داوری و بحث و بررسی در خصوص یکصد و سی و سه پروژه شرکت کننده درجایزه معماری داخلی ایران 1396 و در دردوگروه پروژه های بازسازی و مرمت و معماری – معماری داخلی پروژه های اجراشده در دو زیر گروه عمومی و مسکونی (در هر گروه) که در جلسه داوری در محل دفتر مجله معماری و ساختمان برگزار شد، قدردانی می نمائیم و در نهایت از زحمات و همراهی شما عزیزان در مراسم اهداء جوایز تشکر می نمائیم. در این میان، سوالا ت زیر را که نتیجه علمی از عملکرد جایزه و نگاه حرف های شما داوران بوده است طرح گردیده است. توجه: طبق مبانی نظری در خصوص تعریف جایزه معماری داخلی ایران و تعیین چارچوبهای مشخص در اصول داوری که توسط برگزارکننده جایزه معماری داخلی ایران از قبل تعریف شده است و در هر دوره با هیئت محترم داوری نیز مطرح گردیده است، به شرح زیر است: ـ ایده ـ فضا ـ تکنیک ـ عناصر داخلی ـ طراحی داخلی و دکوراسیون ارائه پروژه در جایزه بدین منظور خواهشمند است، سوالات زیر را به لحاظ انعکاس علمی از دیدگاه های فردی هر کدام از شما داوران محترم را پاسخ فرمائید. که به عنوان مقاله اصلی در شماره اختصاصی فصلنامه معماری و ساختمان (پاییز 1396) منتشر خواهد شد. (لطفا برای هر پرسش حداکثرسیصد کلمه پاسخ دهید.)
منتشر شده در شماره 53، پاییز 96
با سپاس
احمد زهادی
سؤال1: با توجه به اینکه طراحی فضا یکی از شرایط قضاوت در جایزه است، مرز بین معماری و معماری داخلی کجاست؟ توضیح: در روز داوری با تعدادی پروژه مواجه شدیم که با رأی حداکثر شما داوران محترم به عنوان پروژه معماری شناخته شده و امتیاز کافی برای رقابت در عرصه معماری داخلی را نداشته از طرف دیگر فضاهای داخلی یا درونی آن پروژه ها طبق بحث های شما در جلسه قابل تأمل و ارزشمند است و حتی برای ارائه معماری این پروژ ه ها به عنوان الگویی موثر و آموزنده بوده است، اما در جایزه معماری داخلی مقامی را کسب نکردند، از طرف دیگر طراح پروژه ترجیح داده است که پروژه خود را در جایزه معماری داخلی شرکت دهد، سوال اینجاست که این مرز بین معماری و معماری داخلی در کجاست؟
پانته آ اسلامی: آنچه كه هميشه در بحث طراحی يا معماری داخلی مطرح می شود ، اين تصور را بوجود می آورد كه مرزی بين معماری و معماری داخلی يك ِب َنا وجود دارد، در صورتيكه من معتقدم أساسا اين طور نيست ودر واقع آن بخشی از معماری بنا كه در امتدادش شكل گرفته و به داخل بنا كشيده می شود، معماری داخلی بنا را شكل می دهد. اصو ما معماران در طراحی يك بنا به دنبال إيجاد گفتمان بين معماری ساختمان و مخاطب آن هستيم، زمانی كه اين گفتمان از حجم برونی به درون فضای ساختمان كشيده شود می توان گفت كه طراح يا معمار موفق بوده است. من فكر می كنم معماری داخلی ساختمان ، پل ارتباطی بين حواس إنسان و فضای طراحی شده توسط معمار می باشد كه در امتداد ايده
أصلی شكل گيری پروژه شكل گرفته است.
داراب دیبا: به عقده ی من مرزی میان معماری و معماری داخلی وجود ندارد و تفکیک این دو موضوع از هم کار درستی نیست، وحدتی در فضای معماری وجود دارد که درون و بیرون را پیوند می دهد.
کوروش رفیعی: معماری داخلی به معنای حرفه ای آن به طراحی فضایی اطلا ق می شود که مرزهای ساختمانی آن از قبل وجود داشته باشد اما در معنای کلی طراحی قسمت های داخلی بنا با هدف کیفیت های فیزیکی است و مهم نیست که ساختمان از قبل ساخته شده باشد یا اینکه معمار کل ساختمان بعلاوه فضاهای داخلی آنرا طراحی کند. اگر بخواهیم مرزی قایل شویم میتوان گفت معمار داخلی درگیر سازه ساختمان نمی شود و مساله او طراحی محیط و جنبه های محسوس بنا است که توسط سازماندهی پوسته های درونی در بر گیرنده فضا صورت می گیرد. در این میان تیغه های جداکننده فضا در مرز بین معماری و معماری داخلی قرار می گیرند و به هر دو حوزه تعلق دارند.
آرش نصیری: همانطور که در جلسه ابتدای داوری هم اشاره کردم و در مورد بررسی آثار به عقیده من موضوع اینجا بیشتر به خود معماری بر می گردد یعنی اینکه ما امکانی فراهم آوریم که از مسیر طرح یک مسئله و ایده روشن , یک ساختار و سازماندهی فضایی فهم گردد.از این منظر هر بستر و ساختاری که تحت تاثیر مسئله و ایده ای فضامند شکل گرفته باشد می تواند میزبان معماری چه در مقیاس داخلی و چه در مقیاس خارجی باشد. به این ترتیب می توان نمودارمفروض چند لایه ای را در نظر گرفت به ترتیبی که در آن هر ” خارج” به مثابه “داخل” برای فضای بیرون از خود و بالعکس هر “داخل” می تواند به مثابه “خارج ” برای فضای درون خود به شمار می رود, بنابراین آنچه می نماید این است که چگونه هر یک مبتنی بر یک ایده فضامند می توانند به بستری جهت شکل گیری مقیاس های پس و پیش از خود تبدیل گشته و به عنوان مولد فضا عمل نمایند.
سامان سیار: مرز بندي ميان معماری و معماري داخلی کار بسيار مشکل و گاهی غيرممکن است. از اين رو تعريف معماری داخلی در فرهنگ های مختلف معماری جهان به گونه های متفاوت انجام شده است. چيزی که به نظر مهم می نمايد بحث طراحی ـ ديزاين ـ است. آثار ارائه شده در جايزه هر کدام يک ديالوگ و چالش مخصوص به خود را در اثر ارائه شده طرح نموده اند و مرز موردنظر را به حديد خود و با اقتضائات مربوط به پروژه تبيين نموده بودند، از اين رو قائل شدن به يک مرز مشترک معماری و معماری داخلی و تعميم آن به کليه آثار ارائه شده غير ممکن می نمود. لذا موضوع مشترک ميان همه آثار که پايه قضاوت نيز بود؛ همان چالش هميشگی و ديالوگی است که يک طراح با موضوع طراحی و با مخاطب خود برقرار ميکند. چگونگی تعريف فضای اين ديالوگ و پرداختن به آن را ميتوان مهم ترين فضای مشترک قضاوت آثار دانست
سؤال۲: آیا به نظر شما این پروژه های معماری م یتوانند از سال های بعد به عنوان موفقیت معمار در ایجاد فضاهای درونی و در جایزه معماری داخلی ایران جایگاهی جداگانه (بدون رقابت با دیگر طرح ها) اما در قالب جایزه قرار بگیرند
و دارای مقام باشند؟ توضیح: در بخشی مجزا با واژه معماری معماری داخلی ارائه گردد
.
اسلامی: به عقيده ی من اين گروه از پروژه ها بهتر است در بخشی مجزا مورد ارزشيابی قرار بگيرند. همانطور كه در سوال اول اشاره كردم، وظيفه طراح در اين دسته از پروژه ها به مراتب سنگين َتر از وظيفه طراح در پروژه های صرفا داخلی است و آن هم به دليل چالشی است كه معمار در إيجاد يك خط فكری ممتد برای شكل گيری بيرون درون روبروست . در بين پروژه شركت كننده شاهد مواردی بوديم كه معمار در ايجاد ارتباط با مخاطب از بيرون موفق بوده
ولی در مرز بين بيرون و درون دچار لغزش و يا نوعی انقطاع شده.
دیبا: متاسفانه به دلیل نامفهوم بودن سوال از جواب دادن معذور هستم.
رفیعی: یک جایزه میتواند شامل زیر مجموعه هایی از قبیل معماری و معماری داخلی باشد کما اینکه بسیاری از جوایز بین المللی هم چنین شرایطی دارند. این بستگی به تعریف آن جایزه دارد. اگر کیفیت فضایی و طراحی مورد نظر باشد شامل تمامی حوزه های درگیر می شود و هیچ مغایرتی با نفس جایزه ندارد. این حرکت مثبتی است که از انحصاری شدن جوایز کاسته و فضای رقابتی ایجاد می کند و منجر به فضای سالم تری در حرفه می شود.
نصیری: البته همانطور که گفتم هر پروژه خوبی می تواند به بستری برای شگل گیری و ادامه روند طراحی در خود منجر شود و زمینه ای را فراهم کند که پروژه تکوین و تکمیل فضا توسط سایر عناصر شکل دهنده فضا را میزبانی نماید.به هر حال طراحی و ایده اولیه خلق یک فضا تاثیر فراوانی بر افزونه های آینده فضا خواهد گذاشت .در واقع چیزی که می خواهم بگویم این است که این فضا در نهایت نقش کانتکست را برای طراحی داخلی که قرار است در مث در قالب جایزه دیگری تحت عنوان معماری داخلی مطرح گردد بازی می کند .
سیار: موضوع اصلی حرفه معماری خلق فضا است و عمدتا درک آن از درون امکان پذير است. يعنی بايد در آن قرار گيريم تا آن را احساس کنيم. معماران همواره دغدغه تعريف مرزهايی برای شناسايی فضا را داشته اند، خواه اين مرز ديواری سنگين با ضخامت زياد باشد خواه يک شيشه نازک و خواه سايه يک درخت و خواه تصوری غير عينی از يک مرز. اگر مبنای کار ايجاد فضا باشد، قاعدتًا موضوع مورد سوال نمی تواند از چهارچوب قضاوت خارج باشد
.
سؤال3: با توجه به اینکه اغلب برندگان در جایزه، معماران هستند، آیا معتقدید که معماران کشور ما متخصصین معماری داخلی هم هستند
و آیا ایشان مرز بین معماری و معماری داخلی را شناسایی کرده اند؟
اسلامی: شايد بهتر باشه اينطور به اين سوال شما پاسخ بدهم كه ايده آل اين است كه معماران كشور ما متخصصين معماری داخلی هم باشند. من فكر می كنم گذر از مرز معماری معماری بنا به درون ، از چالش های بزرگی است كه معماران با آن سر و كار دارند كه در خيلی از موارد ناديده انگاشته می شود
دیبا: رجوع شود به پاسخ سوال اول.
رفیعی: معماری داخلی یک تخصص تعریف شده است و به لحاظ حرفه ای یک معمار نمی تواند در این حوزه دخالت کند اما از آنجایی که این رشته بعد از انقلاب دردانشگاههاحذف شده بود معماران درهردوحوزه تدریس وحرفه ورود پیدا کردند، بنابر این در حال حاضر وضعیت نابسامانی دارد و هنوز تعریف روشنی پیدا نکرده است.
نصیری: البته من تصورم این است که در این جایزه پروژه ها دسته بندی و برنده و یا شایسته تقدیر اعلام شدند طبیعتا با معیار های من همان پروژه هایی که قابلیت هایی که در سوال اول پاسخ دادم را به همراه داشتند و البته نمی توانم بگویم که اگر به لحاظ صنفی و حرفه ای تقسیم بندی در نظر بگیریم میان معمار داخلی و معمار چه حکمی باید صادر کرد, فقط می شود گفت که جایزه راجع به پروژه ها بوده است .
سیار: موضوع معماری داخلی يا طراحی داخلی در نقاط مختلف دنيا به صورت های مختلفی تعريف شده است، در سرزمين ما همه تعاريف به کار می روند و هيچ کدام مورد وثوق همه قرار نگرفته است. از طرفی ساليان سال اين رشته در مراکز آموزشی تدريس نمی شد و فقط چند سالی است در بعضی دانشگاه ها تعريف شده است. در حال حاضر عليرغم تعداد کسانی که تايتل معماری داخلی وطراحی داخلی را برای خود درنظرگرفته اند واکثرًا موضوع را به مصالح نازک کاری و رنگ و لعاب تقليل داده اند؛ عده کمی نسبت به معماران به صورت جدی در اين حرفه مشغول کارند
.
سؤال۴:آیا الگوهای معماری ایرانی در طرح های شرکت کنندگان پر رنگ است؟ اگر بلی آیا ایده آن ها بجا و متناسب است؟ اگر خیر ارزشیابی کنید
.
اسلامی: در مواردی به نظر می آمد كه الگوهايی مفهومی در پروژه ها وجود داشته ولی از طرف خود معمار بيان نشده و به توجيح آن پرداخته نشده بود ، به همين دليل درك اين كه اين يك اتفاق بوده و يا به عمد صورت گرفته قابل
ملاحظه و مشهود نبود.
دیبا: خیر، بیشتر پیروی از الگو های بین المللی است ولی اصو پیروی از این مطلب در جهان در حال حرکت و بدون مرز امروزه بسیار دشوار است
رفیعی: الگوهای معماری ایرانی در حدی که در طرح های معماری هست در این حوزه هم وجود دارند اما ارزشیابی آن بحث های جداگانه ای را می طلبد که در این مقال نمی گنجد.
نصیری: تصور من این است که باید واژه “الگو” را با” ایده” جایگزین کنیم و سوال را این گونه بپرسیم آیا از ایدهای متصل به معماری ایرانی در کار شرکت کنندگان به چشم می خورد که در آن صورت جواب مثبت است . ایرانی بودن پیش از انکه به علامت گذاری در غالب” الگوها “برگردد به نظام اندیشه ای که در طول تاریخ به خلق ساختارهاوفضاهايی با ويژگی هايی خاص انجامیده است,برمی گردد
سیار: موضوع استفاده، الهام و تاثير پذيرفتن از معماری قديم ايران چه عناصر، چه شکل ها، چه الگوها و چه مفاهيم آن در چند دهه اخير با چالش های زيادی روبرو بوده است. و اکثرا با اين موضوع متعصبانه برخورد شده است، يا شيفتگی بوده است يا بی توجهی و انکار به نظر می رسد. اين ثروت عظيم در اختيار معماران قرار دارد و قاعدتًا مواقع میتوان درسهای زيادی از آن گرفت و الزام به استفاده يا عدم استفاده از آن ناشی از يک درک ناقص کنار جهان امروز است
.
سؤال5: نقطه نظرات خود را در ارتقاء این حرفه و بطور مختصر بیان فرمائید؟
دیبا: تشخیص و طراحی در این زمینه نیازمند به شناخت فرهنگ های گوناگون، سفر و بازدید از آثار شاخص در دنیا است.
رفیعی: بناهای بسیار زیادی از دوره های تاریخی مختلف در شهر های ایران باقی مانده و بسیاری از آنها به صورت متروکه و ب استفاده هستند. در مرکز شهر تهران بناهای با ارزشی از دوران پهلوی وجود دارد که اخیرا نماهای آنها توسط شهرداری بهسازی شده است اما از درون خالی مانده اند. اینها تنها مواردی نیستند که نیاز به معماری داخلی دارند و پتانسیل بسیار با یی برای این حرفه در ایران وجود دارد و بازار کار آن به مراتب بیشتر از معماری خواهد بود. در حال حاضر بسیاری که در این حوزه مشغولند تخصص کافی ندارند و یک رشته تخصصی را به سلیقه شخصی تقلیل داده اند.بنابراین نیاز به باز تعریف این رشته به صورت جدی وجود دارد.
نصیری: تصور من این است که باید واژه “الگو” را با” ایده” جایگزین کنیم و سوال را این گونه بپرسیم آیا از ایدهای متصل به معماری ایرانی در کار شرکت کنندگان به چشم می خورد که در آن صورت جواب مثبت است . ایرانی بودن پیش از انکه به ع مت گذاری در غالب” الگوها “برگردد به نظام اندیشه ای که در طول تاریخ به خلق ساختارهاوفضاهايی با ويژگی هايی خاص انجامیده است بر می گردد.
سامان سیار: فضای حرفه ای معماری امروز در ايران دو روی يک سکه است. از طرفی تعداد با ی اصحاب حرفه و پروژه های تعريف شده نسبت به دهه های قبل يک پويايی براي آن ايجاد کرده است. انعکاس اين پويايی در مجلات، مسابقات و همايش ها و ديگر فعاليت های مرتبط با حرفه کام مشهود است. و مواردی انعکاس هاي بين المللی نيز داشته است. از طرف ديگر خطر بزرگي که آن را تهديد کنند؛ تقليل آرزوی بزرگ داشتن نقش مشارکت در پيشبرد اين حرفه در جهان، به موضوع دنباله رو بودن و اشتباه گرفتن آن با تعامل با دنيا است.