معماری، شهرسازی و توسعه اجتماعی در شهرهای جدید
دکتر زهره داودپور- دانشیار رشته شهرسازی و عضو هیئت مدیره عمران شهرهای جدید
غزاله بصیری: در این شماره از فصلنامه که به موضوع شهرهای جدید اختصاص داده شده است، خواهان جویا شدن از نقطهنظرات شما به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیرهی شرکت عمران شهرهای جدید، در ارتباط با شهرهای جدید و جایگاه آنها در نظام شهری ایران هستیم.
به عنوان اولین سؤال، از نظر شما طراحی شهرهای جدیدی که تاکنون احداث شدهاند و در حال فعالیت هستند، از لحاظ استانداردهای فضایی، کالبدی و سایر ابعاد شهری، تا چه اندازه با تجربههای موفق در دنیا قابل قیاس هستند و اگر شهرهای ما در مقابل این نمونهها در جایگاه قابل قبولی نیستند، چه کارهایی برای تغییر شرایط آنها باید صورت داد؟
دکتر زهره داودپور: ابتدا باید اشاره کرد که جایگاه شهرهای جدید در نظام شهرسازی کشور، به عنوان یک سیاست بلندمدت باید شناخته شود، نه به عنوان یک پروژهی کوتاهمدت. بر اساس برآوردهایی که در طرح کالبدی ملی در دهه هفتاد صورت گرفت که متأثر از افزایش شدید جمعیت در دههی شصت بود، نیاز مسکن و فضای شهری پیشبینیشده در سال 1400، چیزی معادل فضاهای شهری سکونتگاهی موجود در آن زمان بود. در آن شرایط، سیاست شهرهای جدید، برای پاسخگویی به بخشی از توسعهای که قرار بود اتفاق بیافتد مدنظر قرار گرفت. در واقع سیاست شهرهای جدید بعد از انقلاب، برای پاسخگویی به نیاز مسکن جمعیت کشور و تعادلبخشی سرزمین بود، یعنی میخواستیم در مکانهایی که میزان اسکان جمعیت کم بود، اسکان ایجاد کنیم.
اغلب صاحبنظران، به شهرهای جدید به عنوان یک پروژه کوتاهمدت نگاه کرده و انتظار داشتند که در مدت ده الی پانزده سال، پانصد هزار نفر جمعیت در یک شهر جدید جذب شود. چنین تفکری در عمل قابلاجرا نیست، به همین دلیل در ذهن بیشتر افراد این فکر متبادر شده است که شهرهای جدید موفق نبودهاند. اما واقعیت امر این است که به طور کلی جمعیتپذیری در شهرها و به طور خاص در شهرهای جدید، رشدی لجستیک دارد و از منحنی رشد نمایی تابعیت میکند. به این معنا که ابتدا باید شهر به حدی از خدمات برسد و پس از آن، به اوج رشد خود خواهد رسید. کمااینکه در سالهای اخیر، نرخ رشد جمعیت در شهرهای جدید بسیار بالاتر از نرخ رشد در شهرهای دیگر کشور بوده است.
در ارتباط با مقایسهی شهرهای جدید در کشورمان و تجارب موفق در دنیا، باید گفت که این قیاسی معالفارق است. زیرا عموماً در کشور ما کارها در یک سیستم معنادار اتفاق نمیافتد که بتوان آن را با سایر نمونههای موفق مقایسه کرد. در کشورهایی مانند کرهی جنوبی یا ژاپن که موضوع شهرهای جدید به صورتی موفق در آنها اجرا شده است، همهی اجزای سیستم از سیاستهای تعیینشده پشتیبانی میکنند.
نکتهی دیگری که در مورد رضایت مردم از شهرهای جدید وجود دارد، خاستگاه اولیهی آنها است. برای مثال فردی که از امکانات شهری در کلانشهر به شهر جدید میآید، در مقایسه با فردی که از شرایطی با امکانات بسیار کمتر میآید، میزان رضایت برابری نخواهد داشت. به فرض فردی که در سکونتگاههای خودرو زندگی خود را شکل میدهد، هیچ امکانات و خدماتی در اختیار نداشته و بهمرور و بهزور این خدمات را از سیستم مطالبه میکند. اما در شهرهای جدید، این امکانات اولیه برای زندگی ساکنین در نظر گرفته میشود.
به عقیدهی من، بهعنوان فردی که سالیان سال در این حوزه فعالیت داشتهام، مجموعهی شهرهای جدید در شرایط حاضر به حدی از شکوفایی و بالندگی رسیدهاند. موضوعات اجتماعی که پیش از این به عنوان مسئولیتی اجتماعی برای ما مطرح بود، امروزه بهعنوان وظیفهای تشکیلاتی مطرح شده است. تفاهمنامههایی که با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان صورت دادهایم، مدارس اجتماعمحور برای آموزش همزمان والدین و فرزندانشان، تفاهمنامههایی که با سازمان فنی و حرفهای برای آموزش مهارت به شهروندان بسته شده است، ایجاد گذرهای فرهنگ و هنر، میتواند ایجادکنندهی سرمایه اجتماعی میان ساکنان شهرهای جدید شود. میتوان گفت فعالیتهایی که در این زمینهها در چهار سال اخیر در شهرهای جدید انجام شده است، اثرگذاریای در حد تمام عمر شهرهای جدید تاکنون داشته است و امیدواریم که این روند ادامهدار باشد.
بصیری: فرمودید که افرادی که به سمت ایجاد سکونتگاههای خودرو میروند، میتوانند در شهرهای جدید جذب شوند. اما آیا این گروه از لحاظ اقتصادی با گروه هدف شهرهای جدید یکسان هستند و توانایی اقتصادی برای سکونت در این شهرها را دارند؟
داودپور: درست است که گروه هدف متفاوت است، اما بخشی از سکونتگاههای خودرو از این طریق قابل مدیریت است. جالب است بدانید که تا مقطعی از زمان، افرادی که در سکونتگاههای خودرو زندگی میکردند، حتی مسکن مهر ارزانقیمت را نمیپذیرفتند، زیرا با سبک زندگیای که سابق داشتهاند، همخوانی نداشت. اما در حال حاضر وضعیت متفاوت شده و خدمات اهمیت بیشتری پیدا کرده است. موضوع دیگری که وجود دارد، تمایل افراد برای مالکیت زمین است که ممکن است باعث شود افراد سکونتگاههای خودرو را به سکونت در مسکنهای اجارهای ترجیح بدهند. اما با ارائهی خدمات مناسب و بالابردن کیفیت زندگی در شهرهای جدید، میتوان این دیدگاه را تغییر داد. به طور کلی باید گفت که بسیاری از این افراد متأسفانه به دلیل نداشتن درآمد مستمر، امکان جذب شدن در شهرها را ندارند، اما تا حدی میتوان این موضوع را کنترل کرد.
بصیری: نقدی که عموماً به شهرهای جدید وارد میشود، خوابگاهی بودن این شهرها است. آیا برای حل این موضوع اقدامی خصوصاً در زمینهی اشتغال در نظر گرفته شده است؟
داودپور: اشتغال به طور کلی در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات قرار دارد. معمولاً جمعیت شاغل در بخشهای کشاورزی و صنعت، درصد پایینی از جمعیت شهرها را تشکیل میدهند. با پیشرفت تکنولوژی نیز اشتغال در حوزهی خدمات مربوط به آن تکنولوژیها افزایش یافته و اشتغال در زمینههای صنعت و کشاورزی کمتر میشود. در مورد شرایط شهرهای جدید، در ابتدای رشد شهر، ممکن است بسیاری از افراد برای اشتغال به شهر مادر مراجعه کنند، اما زمانی که شهر رشد پیدا کرد و جمعیت آن به حدنصاب رسید، نیاز به خدمات در آن شکل میگیرد و فرصتهای شغلی برای افراد ایجاد میشود.
بصیری: در هنگام ایجاد یک شهر جدید، چه حدنصابی از جمعیت برای ارائهی خدمات اولیه در نظر گرفته میشود و این خدمات چگونه برای ساکنین مهیا میشود؟
داودپور: ارائهی خدمات زیربنایی که شامل آب، برق، گاز، راه و آمادهسازی زمین است، اولین اقدام ما برای تجهیز شهرهای جدید است. علاوهبرآن، خدمات در سطح محلهای برای رفع نیازهای روزانهی ساکنین، توسط شرکت عمران شهرهای جدید ارائه میشود. اگرچه ارائهی این خدمات بر عهدهی شرکت عمران شهر جدید نیست، اما به دلیل آنکه این فرایند، فرایندی دوسویه بوده و از طریق افزایش جمعیتپذیری، هم برای مردم و هم برای شرکت ایجاد مطلوبیت میکند، آن را انجام میدهد. در حال حاضر وضعیت شهرهای جدید بهگونهای است که پروژههای مشارکتی با بخش خصوصی، هم در زمینهی مسکن و هم خدمات تجاری و فرهنگی، متقاضیان جدی دارد.
بصیری: آیا میتوان شهرهای جدید را بهعنوان کارگاههای شهرسازی و معماری فعال در کشور دانست و رویکردهای نوین در توسعه را در آن اجرا کرد؟
داودپور: بله، هنگامیکه میگوییم «شهر جدید، فرهنگی جدید شهرنشینی»، منظور نهتنها در زمینهی شهرنشینی که در زمینهی معماری و شهرسازی نیز هست. چنین مواردی در دستور کار ما وجود دارد. برای مثال مزرعههای تولید انرژی خورشیدی و بادی در نزدیکی شهر بینالود و مجلسی و استفاده از سایر انرژیهای پاک، در برنامههای ما دیده شده است. همچنین اقداماتی مانند تهیهی نقشهی شهر برای کودکان، مسابقهی بالکنهای سبز، ایجاد پارکهای موضوعی از جمله پارک ترافیک، پارک انرژی پاک و… در برخی از شهرهای جدید صورت گرفته است.
بصیری: شما بهعنوان متولی توسعه شهرهای جدید، برای فراهمآوردن خدمات عمومی و زیرساختی تا چه حد همکاری بخشهای دیگر دولت را دارید؟
داودپور: به طور کلی این همکاریها با دشواری صورت گرفته است، اما در سالهای اخیر توانستهایم در سیستم اعتبارات ملی، اعتباراتی را برای این موضوعات تثبیت کنیم. ما در کنار وظایف خود، گاهی وظایف دیگر ارگانها را نیز انجام میدهیم و سپس از آنها درخواست میکنیم که در آن زمینهها به ما کمک کنند. با ارتقای سطح کیفی شهرهای جدید، به نظر میرسد که دستاندرکاران حوزههای مختلف، کمکم به اهمیت موضوع پی برده و مشارکت بیشتری صورت میدهند.