سرمقاله شماره 45 فصلنامه معماری و ساختمان
تاکنون در خصوص موضوع شهر و معماری پایدار مطالب و مقالات بسیاری در فصلنامه معماری و ساختمان منتشر گردیده که این مقالات برگرفته از نقطه نظرات نویسندگان آنها شکل گرفته و در مجله درج شده اند. با توجه به موضوع این شماره مجله معماری و ساختمان شهر و معماری پایدار و پاسخگو به محیط زیست” پرسش هایی مطرح می گردد که آیا استفاده از منابع طبیعی در بوجود آوردن معنای پایداری کافی است؟ آیا استفاده از مصالح بومی در داخل و خارج ساختمان دلیلی بر وجود پایداری در معماری است؟ در این میان جایگاه کمیت ساخت و ساز شهری و ارتباط آن با پایداری شهر چیست؟ آیا منظور از معماری پایدار همان ماندگاری یک اثر است؟ آیا معماری پایدار به این معناست که بنا می بایست به قوانین طبیعت احترام بگذارد و برای ادامه حیات از انرژی کمتر و طبیعی تر استفاده کند؟ و آلودگی محیط زیست را کاهش دهد و یا هماهنگی و سازگاری با طبیعت داشته و زیبایی و آسایش را به همراه آورد؟ به بیان دیگر رابطه پایداری با معماری چیست؟ اگر یک بنا، ارزش های معماری را رعایت نموده باشد لزوما پایدار نیز هست؟ و آیا رسالت معماری همان تعامل با انسان و طبیعت است که برخی می خواهند با واژه پایداری بیانش کنند یا این مقوله ای جداگانه است و …
پرسش هایی از این دست ضمن کندوکاو در مفهوم معماری زمینه ای را برای تأمل دست اندرکاران در حوزه معماری و ساختمان به وجود آورده و باعث نیل به پاسخی روشن و واضح برای معماری پایدار خواهد شد. تاکنون این تعاریف به اشکال مختلف در فضاهای آموزشی و تحقیقاتی مطرح گردیده و اساتید و دانشجویان به این قبیل پرسشها پاسخ داده اند، اما این مباحث حاصلی کاربردی نداشته و همچنان شهرهایمان (که به لحاظ ازدیاد جمعیت و رشد ساختمان سازی و تکنولوژی رو به رشد است)| از آن بهره مند نگردیده اند و متاسفانه بی رویه و بدون تبعیت از قوانین معماری و شهر پایدار، در حال توسعه اند. حال اصلی ترین پرسش این است که چطور می توان تفکر جامعه (متخصصین، دست اندرکاران، اندیشمندان و فعالان این عرصه را به چالش واداشت و ایشان را در حرکت به سوی ساختن پایدار شهرهایمان ترغیب نمائیم، که مسلما ایشان و همه شهروندان به وضوح با این امر روبرو هستند و خواسته قلبی و طبیعی انسان ها از معمار و معماری چیزی جز اصالت، ماندگاری، آرامش، حفظ و نگهداری محیط زیست و داشتن فضاهای معنوی نبوده – نیست و نخواهد بود و این رسالت معماری است که ایشان را به این سمت و سو باز می گرداند. در این شماره از مجله به معرفی معماری هماهنگ با موقعیت جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی با تمرکز بر پروژه های واقع در کشورهای آسیایی پرداخته شده است.
تحقیقات ارائه شده در این شماره از فصلنامه معماری و ساختمان در این خصوص راه گشا خواهد بود. از جمله در بخشی از این شماره به معماری ایران تا پیش از دوره مدرنیزاسیون اشاره شده که مشاهده میشود در آن دوره یافتن معماری های ناپایدار به ندرت اتفاق می افتد و معماری ایران در زمان و مکان خود در گذشته پاسخگو به همه سوالات ذکر شده بوده است. به عبارت دیگر هر نوع معماری که منجر به این شود که نظم هستی و سرشت ذاتی انسان به موازات یکدیگر پدیدار شود، بدون تردید زیباست و آرامش روح و راحتی انسان را تأمین می نماید. اما چون شتابزدگی با دلنشینی در تضاد است، پر واضح است که حاصل کار معمار هیجان زده،| معماری پایدار نخواهد بود. گذشته از مباحث فوق الذکر، با توجه به اهمیت موضوع علاقه مندم که نظر متخصصین را به تحلیل اصول معماری مناطق گرم و خشک ایران جلب نمایم که با وجود وسعت این مناطق بررسی آن بسیار راه گشا خواهد بود. این معماری الگویی برای تحول معماری مناطق مختلف جهان بسوی پایداری است، به عنوان مثال کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از آن وام گرفته و بهره مند شده اند در صورتی که در ایران هنوز بسیاری از مناطق با ارزش این حوزه بدون توجه و بهره برداری داخلی باقی مانده است.
همچنین در کشورهای اروپایی، دانشجویان رشته معماری و شهرسازی و نیز معماران جوان به روستاها و شهرهای قدیمی در کشورهای آفریقا و آسیا (طی تورهای علمی سفر کرده تا هم به روستائیان بیاموزند چگونه مطابق با فرهنگ و رسوم بومی و با استفاده از مصالح و تکنیکهایشان ساختمان بسازند و هم خود با مردم و تعلقات فرهنگی و اجتماعی شان آشنا شوند و از آن در حرفه خود بهره ببرند. جا دارد چنین رویدادی در دانشگاههای ما نیز راه اندازی شده و از سوی دانشگاهها و سازمانهای دولتی، مدیریت شود تا دانشجویان در بدو امر از روستاها و شهرهای دارای هویت فرهنگی کشور خودشان بازدید نمایند، بیاموزند و در محیط تحت آموزش قرار گیرند تا در مراحل بعدی به نقاط مختلف جهان سفر کنند. آموزه های بومی چنانچه در ذهن متخصصین جا بگیرند می توانند معماری را در بازدید از جهان به تکمیل و پیشبرد هویت بومی خود هدایت نمایند.