منظر تاریخی و نقش معماران در ارتباط با عرصه ی معماری ایران / علیرضا قهاری

منظر تاریخی و نقش معماران در ارتباط با این مفهوم در عرصه ی معماری ایران

گفتگو با سید علی رضا قهاری*

تهیه و تنظیم: سیده مطهره موسوی

* رئیس هیئت مدیره ی انجمن مفاخر معماری ایران

اشاره: امسال، سالی است که توجهی جامعه ی معماران و طراحان ایرانی به مسئله ی طراحی با طبیعت بیشتر جلب شده است. برگزاری پنجمین دوره جایزهی بنیاد میرمیران با همین محوریت، نامگذاری سال جدید از سوی انجمن مفاخر معماری با همین مضمون و شکل گیری موسسه ی مطالعات منظر تاریخی- فرهنگی از جمله ی اقداماتی هستند که نوید دهنده ی شکل گیری نگاه جدید و تعاملی دوستانه با طبیعت در میان معماران و طراحان معاصر می باشند. از اواسط قرن بیستم موضوع طراحی با طبیعت، منظر و زیر شاخه هایش به طور جدی در دنیا مطرح شد که این امر خود نشان دهنده ی اهمیت توجه به طبیعت که خواستگاه انسان است، می باشد. در این ارتباط گفتگویی داشتیم با آقای مهندس سید علیرضا قهاری رئیس هیئت مدیره ی انجمن مفاخر معماری ایران، پیرامون منظر تاریخی و نقش معماران در این ارتباط، که در ذیل ارائه می گردد.

شاید بهتر باشد تا در ابتدا تعریفی دقیق از منظر تاریخی که مفهوم جدیدی را در معماری و شهرسازی ارائه می دهد، داشته باشیم. مقصود از منظر تاریخی چیست؟

منظر تاریخی بیانگر تکاملی است که جوامع بشری در طول تاریخ خود از یک سو در اثر محدودیت های فیزیکی، امکانات و فرصت هایی که محیط طبیعی و از سوی دیگر نیروهای متوالی درونی و بیرونی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سبب می شوند، تجربه کرده اند.

این مفهوم از چه زمانی وارد مقولات معماری و شهرسازی شد؟

هر انسانی ارتباط خاص، فیزیکی و گروهی با محیط زیست، اسطوره ها و باورهایش دارد که در فرهنگ، زبان، معیشت و هویت آن ریشه دوانده است. با آغاز صنعتی شدن و به وقوع پیوستن دگرگونی های جهانی، بسیاری از مردم، این ارتباط معنوی را از دست داده اند. در سال ۱۹۷۲ پیمان حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان توسط مجمع عمومی یونسکو به تصویب رسید. هدف از این پیمان شناسایی، حفظ، حمایت و انتقال میراث فرهنگی و طبیعی با ارزش امروز جهانی به نسل های آینده است.

۲۰ سال بعد، در سال ۱۹۹۲ پیمان میراث جهانی، نخستین ابزار قانونی و بین المللی جهت شناسایی و حمایت از منظرهای فرهنگی شد و در سال ۱۹۹۴ منظر تاریخی به طور رسمی وارد مقولات میراث جهانی شد.

وجه تمایز بین منظر و منظر تاریخی چیست؟

تعریف منظر و منظر تاریخی در یک راستا قرار می گیرد چرا که هر دوی آنها مبتنی بر باورها، معانی، مفاهیم، تفاسیر، حرکت و گفتگو هستند، اما زمانی که منظری به تاریخ می پیوندد می تواند به عنوان منظری تاریخی که البته نمادی فرهنگی نیز می باشد، محسوب گردد. منظر تاریخی در حافظه و خیال مردم باقی می ماند و با نام مکان ها و اسطوره ها مرتبط است.

بر این اساس پس می توان گفت ماندگاری در اذهان و ارتباط با طبیعت یکی از ویژگی های این منظر می باشد. از دیگر معیارهای شناخت این منظر چیست؟

از معیارهای شناخت منظر تاریخی ثبت شده در میراث جهانی می توان به توانایی در نمایش نبوغ خلاقانه ی انسان و توانایی در ارائه ی تبادلی ارزنده از ارزش های انسانی در یک محدوده ی زمانی و یا محدوده ی فرهنگی مشخص، اشاره داشت.

از نمونه های بارز منظر تاریخی به چه مواردی بالاخص در ایران می توان اشاره کرد؟ در ایران می توان به روستای میمند در شهر بابک کرمان، روستای کندوان در اسکوی تبریز، روستای ماسوله در فومن گیلان، روستای حجیج در پاوه ی کرمانشاه و روستای اورامانات در کردستان اشاره داشت که همگی جز مناظر تاریخی- فرهنگی هستند که در تعامل با طبیعت هستند و هم اکنون نیز زندگی در آنها جاری است. محوطه های تاریخی پاسارگاد، تخت جمشید، بیستون و شوش نیز جز منظرهای تاریخی اند با این تفاوت که در آنها زندگی جریان ندارد و اصطلاحا از نوع فسیل منظرند.

به عنوان آخرین سوال، با توجه به اینکه یکی از علومی که مرتبط با این نوع منظر است معماری است، نقش معماران و طراحان را چگونه می بینید؟

در این میان نقش معماران و طراحان داخلی بیش از پیش احساس می شود چرا که ایرانیان همواره سهم قابل توجهی در بهره گیری از قاموس طبیعت در زندگی خود داشته اند. وظیفه ی معماران و شهرسازان را می توان در دو بخش جای داد: اول حفظ مناظر تاریخی یعنی مناظری که از گذشته باقی مانده و زندگی در آنها جاری است یا حتی منظرهایی که فسیل منظرند و عاری از زندگی اند. دوم: تجدید حیات در محوطه هایی که دیگر زندگی در آنها به دلایلی چون جنگ، | خشکسالی و…جریان ندارد. به طور مثال سیراف در حاشیه ی خلیج فارس در قرن ۱۲ مرکز تجاری و فرهنگی آن زمان بود که اکنون یک منظر تاریخی است که فسیل شده است و نیازمند تجدید حیات است. ما نیازمند یک منشور فراگیر و شاید اقدامات تشویقی چون برگزاری مسابقات هستیم که معماران و طراحان خود را جزئی از طبیعت بدانند و به جای ویرانی، با طبیعت تعامل داشته باشند، چرا که طراحی با طبیعت شاید در نگاه اول پرهزینه باشد اما طبیعت به ما آموخته که هر چه کنش ما با آن طبیعی تر باشد، مطلوب تر است.

منتشر شده در شماره 25، زمستان 89

مطلب پیشنهادی

شهرهای جدید- گفتگو با خانم زهره داودپور

معماری، شهرسازی و توسعه اجتماعی در شهرهای جدید دکتر زهره داودپور- دانشیار رشته شهرسازی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *